پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

نامی

خام بودم

و فکر می کردم

تمام گره هایی که

به سبزه های عید می زنم

روزی باز می شود

حالا

به روزهای این زندگی زرد

گره خورده ام

جوانی هایم

بوی پیاز داغ گرفته

و دلم

آش رشته های مادرم را می خواهد

و شبهایی که

از صبح شدنش بیزار نبودم

حالا خودم نیستم

زنم

مادرم

و هر روز گوشه ای از تنم

به جایی می گیرد

و بی آنکه بفهمم

سیاه می شود

 سیاه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد