پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

رضایی"برای سرکار خانم سازدل عزیز


یه دخترایی هستن لباساشون هیچوقت خانومانه نیست ،
همیشه دخترونه لباس می پو شن:
پیرهن؛ شلوارایِ رنگی, جوراب شلواری...
رویِ جدول راه می رن ... زیرِ لب آهنگ می خونن،
یهو یادِ خاطره ای باعث می شه بلند بخندن زود می رنجن؛
زود آشتی می کنن حسود نیستن اما انقدر حساس می شن وقتی عاشق میشن که زود بغض می کنن زودم خوب می شن،
اشک می ریزن اما یهو اشکاشونو پاک می کنن می گن بی خیال می گذره،
یه دخترایی هستن وقتی باهاشون تو خیابون راه می ری یهو دستتو محکم می گیرن می چسبن بهت آروم کنارِ گوشت می گن یهو دوست داشتم،
یه دخترایی هستن با بچه ها بازی می کنن با پیرمردا راه می رن و خاطره گوش می دن با پیرِزنا می شینن
و تجربه رج می زنن این دخترا ... هیچی ..... همین ....

نظرات 1 + ارسال نظر
سازدل پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 ق.ظ http://1000etraf.blogfa.com/

شاخه‌ای

دراز شده از لج

مثل زبانی از دهان، بیرون

خوشنود از کج بودن خود

مطرود

تنها

انگشت‌نما

شاخه‌ای که راست نمی‌شود هرگز

به خط کش شما!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد