روی زمین نشستم و سرم را میان دستانم گرفتم..
فکر کردم کاش می توانستم
پیچ سرم را از گردنم جدا کنم. آنرا روی زمین بگذارم.. شوت محکمی به آن بزنم تا
آنجا که ممکن است دور و دورتر برود ...
آنقدر دور که دیگر نتوان
پیدایش کرد... اما من شوت زدن بلد نیستم..
حتمن سرم همان کنار می
افتد!