پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

کشتکار


تو را که می بینم ، انگار دست گذاشته ام زیر چانه و نشسته ام به نظاره ی آینده مان . 
فکرش را هم نمی کردم ، این روزهای بین آشنایی و غریبگی ، اینقدر سرشار باشد از حس های خوب ! 
احساس می کنم ، دلم برای این لحظه ها تنگ می شود.... که نگرانم برای آغاز یک پیمان !
دلم برای این نگاه های پر از حیا هم ، تنگ خواهد شد .
و حتی برای این جملات پراکنده ای که نمی دانند چطور ادا شوند تا خدا را خوش بیاید !! 

این شب ها زیاد دعا کن . دعاهایمان باید از همین حالا ، هم سو باشد . 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد