پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

کشتکار


پدر سعی کرد مرا با گفتن این جمله آرام کند که تنها یک شکل درست از عکس وجود دارد که در یک تاریکخانه نگهداری می‌شود و ما آن را نمی‌شناسیم: آن هم حافظه‌ی خداوند است. در نظر من این توضیح آن وقت‌ها خیلی ساده و پیش پا افتاده می‌رسید، چون خداوند واژه‌ای بزرگ بود که با آن بزرگتر‌ها سعی می‌کردند روی همه چیز پرده بکشند و خود را راحت کنند.

نان سال‌های جوانی/ هاینریش بُل/ محمد اسماعیل‌زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد