پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

نامی


سکوت که می کردی

می پنداشتم لب نداری

نزدیک تر که آمدم

چشم نداشتی

همه اتفاق با سه نخ سیگار آغاز شد

دو نخ برای تو

یک نخ برای من

مثلث شدیم

تو مرا دایره می خواستی

من چند ضلعی بودم

هیس

زارع...بمانند استاد هادی نژاد

من از زبان خودم


خاصیت
احساس هایی که بی اجازه وارد حریم شخصی رویاهایت می­شوند، اینگونه است که
روزها را میتوانی به هر بهانه ­ای خودت را مشغول کنی تا به" او" فکرنکنی، اما شب ها که میخواهی بخوابی، هرچقدر هم که خسته باشی، بدون تعارف می آید و یقه ات را می­گیرد و محکم می کوبانَدَت به دیوار! رابطه ی آدم ها، یخچال و ماشین لباسشویی نیست که گارانتی داشته باشد. هیچ وقت نشده است که یکباره با آدم های اطرافم قطع رابطه کنم ، یا یکهویی خودم را از زندگی­ِشان بکشم بیرون! همیشه  آرام آرام خودم را محو
می کنم از رابطه ها ، طوری که هیچ کس متوجه قطع شدن این رابطه نمی شود. ناگهان بعداز چند ماه تازه یادشان می افتد و بعد می پرسند؛ « کجایی ؟ کلا نیستی ؟!» ، اینطور وقتها معمولا سکوت می کنم ، معتقدم بدون مکالمه و حرف زدن ، رابطه ها به جان کَندن می افتند ، این را اغلب هیچ کدام از اطرافیانم نمی دانند .آنها حتی این را هم  نمی دانند که من  خودم را حذف کرده ام ، خودم رابطه را با اراده ی  خودم، تمام کرده ام. نه اینکه آنها نخواهند، اما باز نمی فهمند! بعد دیدم که هر کدام از این‌ بریدن ­ها ونخواستن ­ها درد داشته برایم خیلی زیاد، که هر دفعه حواسم بوده که احتمال پَرسه‌هاو شوخی‌ها، حرف‌ها و لحظه‌های یک دوستی خوب را از دست می‌دهم. ‌دیده‌ام که بلدم دوستی را، دست‌هام آن‌قدر پُر هست که او از دوستی با من پشیمان نشود، با این همه  دست و دلم می‌لرزیده و حواسم هم بوده که این منم که دارم او را ناامید می‌کنم، ذره ذره دورَش می‌کنم، اما می‌دیدم این من نیستم که دریغ کردن را آغاز کرده‌ام،خودش بوده با رفتارهایش و با رعایت نکردن حریم هایش!خُب من روی دلواپسی­ های ِ پنهانی­ ام حساسم ، تعصب دارم ، هر شب خوابشان را می بینم،مثل یک مرد، محکم ایستاده ام پای نخواستن عطرهای سردرگم! می­گویند انسان بودن کار سختی است اما من میگویم دختر پاک بودن کار سخت تری است وقتی تَهِ دلت حسابِ یک عالمه نگاهِ پاک نشده داری

زارع


قسمتهایى از انجیل را که من نمى فهمم ناراحتم نمى کنند، قسمتهایى از آن را که مى فهمم معذبم مى کنند. "مارک تواین"

جوادی


امروز ، هدف ندارم. مسیر دارم.

سپید می نویسم.

هنوز گیج و کمی سر به هوا هستم.

به تنهایی بزرگ تری نیاز مندم.

جوادی


حرف هایی هست در سرم

که

نه زبانم می فهمد

نه

این مداد زبان نفهم...

اینروزها

شباهت بسیاری ست

میان ذهن من و

این بسیار کاغذ سپید...

جوادی


یک لیـوان چـای

به ایـن شـرط کـه خـدا هـم شـدی

مـن ابـراهـیمـتــــــ  باشـم.

جوادی


یک نفر

باید بیاید به یادم آورد

گل بنفشه

چند گلبرگ داشت...

جوادی


بالاخره

آدم شدم

اما نمی دانم

چرا شانه هایم

هنوز تیر می کشند..

 چیزی را از قلم نینداخته ای...خدا !؟!!

جوادی

گوشه ی راستم بنویس "زنده"

پخش مستقیم

از کجایش مهم نیست ،

بنویس زنده است هر چند دلش گرفته باشد

جوادی


هر روز ما را می شکنند و

 هر روز

  تکه تکه

 در پایمان فرو می رویم

انگشتم را

روی قبرهای زیادی گذاشته ام

بسیار زنگ زده ام اما

هیچکدام خانه نبودند

جوادی


از اعتمادم پشیمانم

به تو

و هواشناسی!

وقتی امروز

زیر آفتابی که باید می تابید

تنها؛

خیس

و بدون چتر به خانه برگشتم...

جوادی


دست هایت با من

چشم هایت

در خیابان

دلت...

این یکی را نمی خواهم بدانم...

موسوی


 

 

 

 

chemins

..:: طرح از اردشیـــررستــمی ::..

 


 

 

 

 

 

 

 

 

موسوی


آدم  ِ  تنها  شبیه  آدم  ِ  معمولی  است ...

                            ولی از دور ...

                            از  خیلی  دور ...

        

موسوی


خدا  را  چه  دیدی ... ؟!

                                    شاید  آمدی ...

       

          

موسوی

ساختار ابرویت از نیمه یک مصرع است! کامل که نگاهم می کنی...! چه بیت الاحزانی می شوی...

موسوی


بکوب

محکمتر

کوتاه نخواهد شد

سر بلندی من

موسوی


ستاره ی بخت کسی شوم نیست، این ما هستیم که آسمان را بد تعبیر می کنیم. ارنست همینگوی 

موسوی


نشد که ما شویم..

کسی میان " مای " ما نشسته بود..

"کسی که مثل هیچکس نبود"

موسوی


هیچ چیز در این دنیا واقعا خراب نیست
حتی ساعتی که از کار افتاده در روز 2 بار ساعت را درست نشان میدهد. 

توماس ادیسون