پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

هوشیار


کودکیهایمان بخیر...انگشت هایم را سمت تو غلاف میکردم ...

تو هفت / سنگ ِ مرا به سینه ات میزدی ... من از گرگ های تو به هوا میپریدم ...

دوچرخه سواری را روی زانوی زخم شده ی هم آموختیم....

آنقدرخوب رکاب زدیم که جایی برای برگشت نبود ...


حالا بیا تمام ِ بی کسی های مرا

سُک سُک کن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد