معجزه تر از انار ِ خدا ، که صد تائی با نظم و ترتیب و در پوششی نرم کنار هم نشسته اند ، قبرستان ِ آدم هاست . هزارها ازاینها با نظم و ترتیب ، تازه در پوششی سخت ، کنار هم با احترام خوابیده اند . آدم ها یک جاهائی خیلی شبیه هم می شوند . وقت ِ گریه ، وقت ِ خنده ، وقت ِ خواب ، وقت ِ مرگ . تفاوت ِ آدم ها در این است که در این موقعیت ها هستند یا ناظر ِ این موقعیت ها. دارند گریه می کنند ، می خندند ، خوابیده اند یا مُرده اند ، و یا دارند به آدم هائی که دارند گریه می کنند ، می خندند ، خوابیده اند یا مرده اند نگاه می کنند . درست مثل مُرده های توی ِ قبرستان و آدم هائی که به قبرستان می آیند .کاش فقط نگاه ِ خالی نکنند . نگاه ِ خالی خیلی کم است ...
احسنت عالی بود
مدتی است زیاد " حرف " میزنیم... اما... " حرفمان " را نمیزنم..
همهی معادلات را باید به هم ریخت باید چه کند کسی که در این زندگی بیحساب و کتاب تنها اتحاد با او را بلد است!؟