وقتی یکی باهاتون درد دل میکنه و از شکست عشقی اش میگه ، بدترین و
اشتباهترین حرفهای ممکن اینه که مثلا ... بی خیال بابا مگه آدم قحطه ...
اصلا حیف تو نبود ؟ ... یا بگی اینا همش یه تجربه است ... یا بگی دختر های
امروزی ... پسرهای امروزه ... عشق هم عشقهای قدیم ...
بابا اینا رو خودش هم میدونه ... این حرفها رو خودش هم به خودش زده ... پدر و مادر و نزدیکانش هم هزار بار توی سرش زدن
به
جای این حرف...ا ، بغلش کن ... بگو : شاید نفهمم چقدر ولی میبینم داری درد
میکشی. حق داری ناراحت باشی ، از دست دادن یک نفر که دوستش داری ، چه خوب ،
چه بد ، سخته. شکست در یک رابطه چه درست ، چه اشتباه دردناکه. من نمیتونم
چیزی رو تغییر بدم ولی کنارت هستم. بیا حرفهات رو به من بزن. بیا گریه هات رو
روی شانه های من بکن. بیا به من تکیه کن. کنارت میمونم تا باز حالت خوب بشه
.من رفیقت هستم.... رفیقت ... دستاشو بگیر ... سرش رو بگذار توی سینه ات
... بگذار خوب گریه کنه ... دوستت فقط احتیاج به یک دوست داره ... همین
" نیکی فیروزکوهی "