روزی که برای اولین بار
تو را خواهم بوسید
یادت باشد
کارِ ناتمامی نداشته باشی
یادت باشد
حرفهای آخرت را
به خودت
و همه
گفته باشی
فکرِ برگشتن
به روزهای قبل از بوسیدنم را
از سَرَت بیرون کن
تو
در جاده ای بی بازگشت قدم می گذاری
که شباهتی به خیابان های شهر ندارد
با تردید
بی تردید
کم می آوری ...
افشین یداللهی
همین خوب است
همین بارانی که نمی بارد
همین سکوت ماسیده بر شب
همین احساس ریخته بر پوست تنهایی
همین آغوش های بی صاحب
همین بوسه های بی منت
و کودکی که نمی فهمد چرا
و تاب می خورد
همین خوب است.
ای دوست!
البته که دوستت دارم احمق جان. ولی آزارت می دهم . دلیلش هم صاف و ساده این است که دوستت دارم . این را می فهمی؟
دو پا داشتم ، دو پای دیگر هم قرض کردم تا از دست گاوها فرار کنم!
غافل از اینکه خودم چهارپا شده بودم.
اکبر اکسیر