پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

پیام نور زشت... زیبایی آفرید!

غمگین مباش"درست درلحظه آخر،دراوج توکل ودرنهایت تاریکی"نوری نمایان میشود"معجزه ای رخ میدهد"خدایـــی از راه میــرسد...

محمدی


یادمه یه فیلم دیده بودم ...اسمش یادم نیست .دختر توی فیلم خودش را انداخت روی ریل مترو که کسی را نجات دهد که زیر قطار رفت.از همانجا دلم خواست به این سبک بمیرم.وقت مرگ قسمت قطعی و سرنوشت محتوم همگی ماست (یکی با سکته،یکی در تصادف ،یکی در بیماری ).پس کاش با مرگمان کسی بماند .

محمدی


این صدای باران است
بوی خاک می آید
بیا فرار کنیم
به سوی همدیگر …

محمدی


تلاش برای فراموش کردن در واقع تلاش برای به یاد آوردن است.

کارلوس فوئنتس/پوست انداختن/مترجم:عبدالله کوثری/نشر آگه

سازدل


از تو که حرف می‌زنند
من از هراس طوفان
زل می‌زنم به میز
به زیرسیگاری
به خودکار

.
تا باد مرا نبرد به آسمان.
.
لبخند که می‌زنی
من
ـ عین هالوها ـ
زل می‌زنم به دست‌هام
به ساعت مچی طلایی‌ام
به آستین پیراهن ا‌م
تا فرو نروم در زمین.

دیشب مادرم گفت:
تو از دیروز فرورفته‌ای

در کلمه‌ای انگار
در عین
در شین
در قاف
در نقطه‌ها!‏

کشتکار




بیا همبازی خوب کودکی 
دوباره بچه می شیم یواشکی
اگه حرفی واسه خندیدن نبود 
تا ته دنیا می خندیم الکی......

کشتکار


اولین بار
که بخواهم بگویم دوستت دارم، خیلی سخت است!
تب می کنم، عرق می کنم، می لرزم، جان می دهم
هزار بار،
می میرم و زنده می شوم پیش چشم های تو
تا بگویم دوستت دارم
اولین بار
که بخواهم بگویم دوستت دارم، خیلی سخت است!
اما
آخرین بار آن از همیشه سخت تر است
و امروز می خواهم برای آخرین بار بگویم دوستت دارم
و بعد راهم را بگیرم و بروم
چون تازه فهمیدم
تو هرگز دوستم نداشتی

از: شل سیلور استاین

هوشیار


هیهات تا که از نظرم رفت دلبرم
من خاک ره به سر چه کنم؟
خاک بر سر م
...

هوشیار


نداشتم که نمی‌شد.

برای داشتن تو نمی‌شود که نخواست
برای خواستن تو نمی‌شود که نجنگید
برای یافتن تو نمی‌شود که نجُست.

چه غصّه‌ها که نیامد
چه قصّه‌ها که نرفت!

تویی که دار و نداری
نمی‌شود که نداشت.

هوشیار


از این دل‌تنگ‌تر؟
از این بی کلمه تر؟
از این بی تو تر؟

زارع


برای کارگر شدن
به هیچ مدرک تحصیلی، گواهینامه یا کارت خدمت سربازی نیاز نداری
به صلاحیت و تجربه ای هم همینطور
شما نباید بترسید، گزینشی وجود ندارد و مهم نیست چه دینی داری
هیچ اهمیتی ندارد به کسی دروغ بگویی
یا کسی را در زندگی ات کشته باشی!
تنها کمی شرافت می خواهد
درست برعکس رییس جمهور شدن!

کشتکار


یک روز به شیدایی
در زلف تو آویزم
یک روز دو چشمم خیس
یک روز دلم چون گیس
آشفته و ریساریس
بردار دگر بردار
بردار به دارم زن


کشتکار


فال مان هرچه باشد،

-باشد!

حال مان را دریاب!

خیال کن حافظ را گشوده ای و میخوانی:

مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید...

یا

قتلِ این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود...

چه فرق؟

فال نخوانده ی تو؛

-منم!

کشتکار


کسانی که شما را دوست دارند حتی اگر هزار دلیل برای رفتن داشته باشند ترکتان نخواهند کرد، آنها یک دلیل برای ماندن خواهند یافت.

 

سازدل



شوخی بدی کرد با من

خدا
با آفرینش تو!

محمدی



من گاهی از شدتِ وضوح ِ خداوند در کودکان
پر از هراس می شوم و
دل‌‌م شروع می کند به تپیدن.
دل‌م آن قدر بلند بلند می تپد
که بهت‌‌زده می دوم
تا از لایِ انگشتانِ کودکان
خداوند را 
برگیرم..


مصطفى مستور
روی ماه خداوند را ببوس

محمدی


کاش کسی می‌آمد
کسی می‌آمد از او می‌پرسیدم
کدام کلمه، چراغِ این کوچه خواهد شد
کدام ترانه، شادمانیِ آدمی
کدام اشاره، شفای من؟

کشتکار


پنجره فولاد حرم امام رضا علیه السلام


اگر عشق


آخرین عبادت ما نیست

پس آمده ایم اینجا

برای کدام درد بی شفا

شعر بخوانیم و باز به خانه برگردیم؟!!!

کشتکار


و روزی  با غم و رنج ِحوادث صبر کن بیدل

جهان آخر چو  اشک از دیده ات

یکبار

.

.

می افتد

کشتکار


آب تا گردن‌م بالا آمــده
آب تا لبهای‌م بالا آمــده
آب بالا آمـــده
من اما، نمی‌میـــرم
من؛ ماهی می‌شــوم

سازدل


بیا گناه کنیم عشق را، نترس.. خدا،

هزار مشغله دارد ، سر ِ خدا گرم است



دلم برای خودم گرفته است!پاییز امسال را همین کافیست...