-
موسوی
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1391 13:54
تنهایی چیزهای زیادی به انسان میآموزد اما تو نرو بگذار من نادان بمانم . . . ناظم حکمت
-
موسوی
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1391 13:54
به محض دیدنت از جای برخیزند بیماران بنا شد با تماشای تو طب "دیده درمانی"! سید محمدعلی رضازاده
-
موسوی
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1391 13:53
من سردم است و تمام رنگ های گرم دنیا را زنان دیگری شال گردن بافته اند... لیلا کردبچه
-
موسوی
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1391 13:52
مثل نکتهای ظریف و ملموس جاهای خالیام را پُر میکنی… وقتی میگویم: «دوستت دارم» یعنی همیشه حتی ساعتهای غیراداری، و روزهای تعطیل .... داوود ملک زاده
-
جوادی
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 16:26
نیا ... ، دل َم مُرد ...
-
سازدل...برای استاد هادی نژاد
یکشنبه 29 بهمنماه سال 1391 12:09
من از زبان خودم نوشتن یک داستان همانقدر برایَم غریب و خوشایَند است که تولد یکی مانده به اخرین فرزند برای مادری 23 ساله.صدوشصت و دو سانتی متر قد دارم و چهل و نه کیلواَم. پدرم همیشه دوست داشته بشوم انسانی که هم خوب حرف می زند و هم حرف های خوبی می زند، اما من شدم یک روانشناس که آخرش هم نمی شود فهمید دکتریم،مهندسیم یا چی...
-
نامی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 17:00
تو هر چه فکر میکنی من هر چه بی فکری از تمام طولها و عرضهایم جورم با تو جور است!
-
نامی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 17:00
سیگاری یافتم در حاشیه ی میز و ماه خدا بماند برای بعد بیا سایه های امشب را دود کنیم.
-
نامی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 16:59
من ادب نمی شوم به طرز غریبی من ام
-
نامی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 16:59
با این حساب روزی تو بدهکار خواهی شد دستهایم را به من چشمهایم را به من روزی ایمانم را به من بدهکار خواهی شد
-
نامی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 16:59
سکوت که می کردی می پنداشتم لب نداری نزدیک تر که آمدم چشم نداشتی همه اتفاق با سه نخ سیگار آغاز شد دو نخ برای تو یک نخ برای من مثلث شدیم تو مرا دایره می خواستی من چند ضلعی بودم هیس
-
زارع...بمانند استاد هادی نژاد
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 15:52
من از زبان خودم خاصیت احساس هایی که بی اجازه وارد حریم شخصی رویاهایت میشوند، اینگونه است که روزها را میتوانی به هر بهانه ای خودت را مشغول کنی تا به" او" فکرنکنی، اما شب ها که میخواهی بخوابی، هرچقدر هم که خسته باشی، بدون تعارف می آید و یقه ات را میگیرد و محکم می کوبانَدَت به دیوار! رابطه ی آدم ها، یخچال و...
-
زارع
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 15:51
قسمتهایى از انجیل را که من نمى فهمم ناراحتم نمى کنند، قسمتهایى از آن را که مى فهمم معذبم مى کنند. "مارک تواین"
-
جوادی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 00:22
امروز ، هدف ندارم. مسیر دارم. سپید می نویسم. هنوز گیج و کمی سر به هوا هستم. به تنهایی بزرگ تری نیاز مندم.
-
جوادی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 00:22
حرف هایی هست در سرم که نه زبانم می فهمد نه این مداد زبان نفهم... اینروزها شباهت بسیاری ست میان ذهن من و این بسیار کاغذ سپید...
-
جوادی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 00:20
یک لیـوان چـای به ایـن شـرط کـه خـدا هـم شـدی مـن ابـراهـیمـتــــــ باشـم.
-
جوادی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 00:20
یک نفر باید بیاید به یادم آورد گل بنفشه چند گلبرگ داشت...
-
جوادی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 00:19
بالاخره آدم شدم اما نمی دانم چرا شانه هایم هنوز تیر می کشند.. چیزی را از قلم نینداخته ای...خدا !؟!!
-
جوادی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 00:18
گوشه ی راستم بنویس "زنده" پخش مستقیم از کجایش مهم نیست ، بنویس زنده است هر چند دلش گرفته باشد
-
جوادی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 00:17
هر روز ما را می شکنند و هر روز تکه تکه در پایمان فرو می رویم انگشتم را روی قبرهای زیادی گذاشته ام بسیار زنگ زده ام اما هیچکدام خانه نبودند
-
جوادی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 00:16
از اعتمادم پشیمانم به تو و هواشناسی! وقتی امروز زیر آفتابی که باید می تابید تنها؛ خیس و بدون چتر به خانه برگشتم...
-
جوادی
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 00:15
دست هایت با من چشم هایت در خیابان دلت... این یکی را نمی خواهم بدانم...
-
موسوی
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1391 13:05
..:: طرح از اردشیـــررستــمی ::..
-
موسوی
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1391 13:02
آدم ِ تنها شبیه آدم ِ معمولی است ... ولی از دور ... از خیلی دور ...
-
موسوی
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1391 13:01
خدا را چه دیدی ... ؟! شاید آمدی ...
-
موسوی
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1391 13:01
ساختار ابرویت از نیمه یک مصرع است! کامل که نگاهم می کنی...! چه بیت الاحزانی می شوی...
-
موسوی
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1391 13:00
بکوب محکمتر کوتاه نخواهد شد سر بلندی من
-
موسوی
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1391 13:00
ستاره ی بخت کسی شوم نیست، این ما هستیم که آسمان را بد تعبیر می کنیم. ارنست همینگوی
-
موسوی
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1391 12:59
نشد که ما شویم.. کسی میان " مای " ما نشسته بود.. "کسی که مثل هیچکس نبود"
-
موسوی
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1391 12:59
هیچ چیز در این دنیا واقعا خراب نیست حتی ساعتی که از کار افتاده در روز 2 بار ساعت را درست نشان میدهد. توماس ادیسون